كارهايي كه بدن ما انجام مي دهد، اسراري با خود دارد و تمايل ما به باز كردن قفل اين اسرار باعث باور كردن بعضي اطلاعات نادرست شده است.
بسياري از اين تصورات غلط به طور گسترده به عنوان حقيقت پذيرفته شده اند. ما انسان ها، بعد از تحقيقات بر روي رايج ترين باورهاي نادرست در مورد بدن به اين آموخته ها رسيده ايم. در اين مطلب با برخي از اين تصورات و بارورهاي غلط آشنا مي شويد.
باور نادرست اول : زمانيكه موي خود را بتراشيد به هنگام رويش ضخيم تر خواهند شد
شايد تصور كنيد مو پس از تراشيدن به هنگام رويش كلفت تر خواهد شد، اما اين تصور، در واقع بسيار نادرست است. شواهد علمي قوي عليه اين ادعا وجود دارد. در اوايل سال ۱۹۲۸، يك آزمايش باليني نشان داده است كه اصلاح تا به حال هيچ تاثيري بر رشد مو نداشته است. مطالعات اخير نيز بيشتر اين موضوع را تاييد مي كند كه اصلاح مو، تاثيري بر ضخامت يا نرخ رشد مجدد مو ندارد. پس از اينكه مو تراشيده مي شود مدت كمي پس از رويش مجدد به دليل داشتن سر موي تيز، اين حس القا مي شود كه مو ضخيم تر شده است. موي جديد كه در حال رشد است ممكن است به علت نور آفتاب يا مصرف مواد شيميايي تيره تر از موهاي معمولي به نظر آيد.
در واقع موي تراشيده زبر است و شما فكر مي كنيد كه ضخيم تر شده است؛ در حاليكه شما خود را گول مي زنيد چون موي شما تغيير نكرده است.
باور نادرست دوم : اندازه گرفتن كالري براي كنترل وزن و سلامت
ما شايد دوست داشته باشيم كه باور كنيم برابر بودن مقدار كالري دريافتي با مقدار كالري مصرفي، يك روش براي كم كردن وزن است؛ اما اين به اين مساله در واقع اشتباه است؛ بدن باهوش تر از اين حرف هاست.
در حالي كه مصرف كم كالري مي تواند تاثيرگذار باشد، اما همه غذاها پس از مصرف، تاثير يكساني بر ميزان كالري بدن ندارد. اگر خيلي ساده بخواهيد به اين موضوع فكر كنيد اختلاف بين يك شكلات و خيار را در نظر بگيريد ( كه داراي مقدار مساوي كالري هستند ). آنها داراي طعم و عناصر مختلف غذايي هستند و وجه اشتراكي ندارند و درست به نظر نمي آيد كه بخواهيد مانند هم از آنها براي بدن خود استفاده كنيد.
اگر مواد بي خاصيت را فقط به اين دليل كه كالري كمي دارند مصرف كنيد، اين مساله هيچ كمكي به لاغر شدن شما نخواهد كرد.
شايد تصور عموم اين باشد كه مصرف ميزان مشخص كالري در روز، سلامتي را برايمان به ارمغان مي آورد، اما در واقع حقيقت اين است كه غذاها و بدن ما واقعا پيچيده هستند. گرچه كاهش قابل توجه كالري مصرفي، به معني كم شدن وزن است اما تنها فاكتور موثر نيست.
وزني كه الان داريد، ميزان وزني كه مي خواهيد كم كنيد، تعادل تغذيه در رژيم غذايي شما، ميزان كالري اي كه مي سوزانيد، عضلاتي كه با ورزش براي خود ساخته ايد و زمان هايي از روز كه بدون تحرك بوده ايد، همه و همه عناصري موثر در سلامت و ميزان وزني كه از دست مي دهيد، هستند.
كم كردن مقدار مشخصي از كالري ممكن است در كوتاه مدت تدبير خوبي براي كم كردن وزن باشد، ولي توجه به فاكتور هاي ديگر نتايج بهتري براي سلامت شما به همراه خواهد داشت.
باور نادرست سوم : به ۸ ساعت خواب در طول روز نياز داريد
به ما گفته شده كه به ۸ ساعت خواب در هر شبانه روز نياز داريم. هر چند براي برخي درست است ولي نه براي همه. هندوستان تايمز با توجه به يك تحقيق اروپايي اعلام مي كند، كساني كه داراي يك ژن شناخته شده به نام ABCC9 هستند مي توانند به طور قابل توجهي كمتر از ديگران بخوابند. هنگاميكه از شما پرسيده مي شود به چه مقدار خواب نياز داريد، جوابها تقريبا متفاوت است. براي برخي ۸ ساعت ضروري و براي ديگر افراد زياد است.
باور نادرست چهارم : مطالعه در نور كم چشمان شما را نابود مي كند
شايد شما هم اين حرف را شنيده باشيد كه مطالعه در نور كم، مي تواند به چشمان تان تاثير منفي بگذارد. اما در واقع اين تصوري اشتباه است. در حاليكه مطالعه بدون نور كافي كمي به چشمان شما فشار مي آورد؛ اما بر اساس تحقيقات موسسه سلامت كودكان، هيچ گونه آسيب جدي و دائمي ايجاد نخواهد كرد.
افزايش نزديك بيني در ميان دانشجويان و افرادي كه زياد مطالعه دارند بيشتر است. گفته شده است نرخ نزديك بيني در چند قرن گذشته زمانيكه شرايط مطالعه سخت بوده است مانند خواندن در نور كم شمع يا فانوس، افزايش داشته است. اما اين دليل كافي اي براي اين نيست كه مطالعه در نور كم حتما باعث مشكلاتي براي چشم ها شود. صدها كارشناس به اين نتيجه رسيده اند كه مطالعه در نور كم، آسيبي به چشمان شما نمي رساند.

باور نادرست پنجم : ادرار كردن بر محل نيش عقرب، مار يا زنبور، در بهبود محل گزش موثر است
شايد اين حرف كه ادرار كردن بر روي محل نيش عقرب، مار، زنبور و ديگر حشرات باعث از بين رفتن زهر آن ها مي شود را شنيده باشيد ولي بدانيد كه اين كار به شدت منع شده است. دستور العمل زير مي تواند براي نيش مار، عقرب و اكثر حشرات به كار برده شود:
بيمار بايد حتي الامكان هر گونه مواد اضافي را در صورت وجود، با دستكش از اطراف جاي نيش پاك كند. محل نيش بايد در صورت امكان با سركه خانگي شستشو داده شود، اسيد استيك سركه مي تواند جلوي باز شدن بيشتر محل زخم را بگيرد هر چند اين كار با سوزش همراه خواهد بود و بايد بسيار با دقت آن را به كار برد.
اگر سركه در دسترس نيست مي توانيد از آب نمك براي شستشو استفاده كنيد. بر اساس تست هاي آزمايشگاهي، ادرار، امونياك و الكل باعث بيشتر فعال شدن سلول هاي محل زخم خواهند شد كه به اين معناست نه تنها به بهتر شدن محل زخم كمك نكرده بلكه باعث بدتر شدن آن نيز مي شوند. بنابراين ادرار كردن روي محل نيش عقرب و يا حشرات، علاوه بر اينكه عملي غير بهداشتي است، مطمئناً تجربه اي دردناك براي فردي كه مورد گزش قرار گرفته، خواهد بود.
باور نادرست ششم : متابوليسم آهسته باعث چاق شدن شما مي شود
متابوليسم، ميزان سوخت كالري است كه بدن شما براي ادامه به آن نياز دارد. زمانيكه بدن شما سوخت و ساز سريعي دارد ميزان بيشتري كالري مي سوزاند.
اخبار ABC با دكتر جيم لوين متخصص سلامت در مورد ميزان سوخت و ساز بدن در افراد چاق و لاغر مصاحبه اي انجام داده است كه مي گويد آنچه آنها به دست آورده اند مخالف باور ما در مورد عملكرد بدن است. با مطالعه بر روي دو بيمار چاق و لاغر مي گويد:
بيمار چاق داراي متابوليسم سريع تري در مقايسه با بيمار لاغر بود. در نتيجه اگر بدن شما بزرگ است ميزان سوخت و ساز بيشتر و اگر كوچك است ميزان آن كمتر است.
دكتر لوين به اين موضوع دست يافت كه مشكل بيمارانش به دليل سرعت سوخت و ساز بدنشان نبوده است بلكه به خاطر شيوه زندگي آن هاست. كه البته تنها يك بخش از معادله است. به دست آوردن وزن ناخواسته مي تواند به دليل رژيم غدايي ناسالم، ورزش نكردن و يا مشكلات مادرزادي باشد. اين يك مشكل پيچيده است و تنها سوخت و ساز بدن شما نمي تواند مقصر باشد.
باور نادرست هفتم : به خاطر هواي سرد و مرطوب سرما مي خوريد
تا به حال حتما مادرتان به شما گفته است كه ژاكت خود را بپوشيد و گرنه سرما خواهيد خورد؟ آيا تا به حال بعد از شيرجه در آب سرد، سوزش روي پوست خود احساس كرده ايد؟ شايد تا به حال فكر مي كرده ايد، كه اين موارد باعث سرماخوردگي مي شوند، اما در واقع نمي توانيد سرما بخوريد مگر اينكه ويروس rhinovirus، از كسي به شما منتقل شود.
محققان مي گويند آب و هواي سرد يا مرطوب باعث سرماخوردگي نمي شود، اما مثل اينكه كسي نمي خواهد اين موضوع را بپذيرد. اين طبيعي است كه سرما خوردگي به وسيله يك ويروس ايجاد مي شود. ويروس ها همه جا هستند و به سختي مي توان از آنها اجتناب كرد. زمانيكه شما با كسي كه سرماخورده است روبرو مي شويد احتمال اينكه شما هم مريض شويد بسيار زياد است. بنابراين مراقب تماس هاي نزديك باشيد و دست هاي خود را بشوييد.
نداشتن خواب كافي و يا خوب غذا نخوردن مقاومت بدن شما را در برابر ويروس ها كاهش خواهد داد. به ياد داشته باشيد آنتي بيوتيك ها با سرما خوردگي هاي روزمره مبارزه نخواهند كرد آنها تنها در برابر باكتري ها از شما محافظت مي كنند. براي اجتناب از سرما خوردن خوب استراحت كنيد و خوب غذا بخوريد. و بدانيد كه خوردن سوپ مرغ هيچ آسيبي به شما نمي رساند.
باور نادرست هشتم : گرما بيشتر از سر شما خارج مي شود
گرما زياد است و سر شما نيز گرم شده است اما بيرون رفتن در هواي سرد بدون اينكه چيزي به سر ببنديد ايده خوبي براي كم كردن گرما نيست. در حاليكه اين ايده كه گرما از سر خارج مي شود ممكن است درست باشد اما شما گرماي بيشتري را از سر خود نسبت به ديگر اعضا از دست نخواهيد داد. بر اساس تحقيقات موسسه سلامت كودكان، پوشيدن كلاه فقط سر شما را گرم تر نگه مي دارد.
اين باور شايد از يك آزمايش نظامي قديمي به وجود آمده باشد. دانشمندان افرادي را در لباس هاي قطب شمال اما بدون كلاه قرار دادند ، سپس ميزان از دست دادن گرماي بدنشان را در هواي بي نهايت سرد اندازه گرفتند. آنها بيشتر گرما را از سر خود از دست داده بودند زيرا تنها قسمتي بود كه با هواي سرد در ارتباط بود. با اين حال دانشمندان مي گويند حتي اگر اين آزمايش را با لباس شنا انجام مي دادند اين افراد نبايد بيشتر از ده درصد از گرماي بدنشان را از سر خود از دست مي دادند. تحقيقات اخير هم تاييد كرده است كه بين از دست دادن گرما و سر هيچ رابطه اي وجود ندارد. هر قسمت از بدن كه پوشيده نشده باشد مي تواند باعث از دست رفتن گرما شود. بنابراين اگر هواي بيرون سرد است بايد از خود محافظت كنيد، پوشاندن يا نپوشاندن سر به خود شما بستگي دارد.
باور نادرست نهم : نيش مار را با مكيدن آن به بيرون مي توانيد درمان كنيد
مكيدن محل نيش مار نه تنها درست نيست بلكه ايده بدي نيز هست، زيرا مي تواند به ايجاد عفونت در محل زخم نيز منجر شود. به جاي اينكار بهتر است كاري كه صليب سرخ آمريكا پيشنهاد مي دهد را انجام دهيد:
1 - محل زخم را با آب و صابون بشوييد.
2 - محل زخم را بدون حركت و پايين تر از قلب نگه داريد.
3 - كمك پزشكي بگيريد( به پزشك مراجعه كنيد)
در برخي حالات استفاد از شريان بند جهت كاهش گسترش زهر پيشنهاد شده است. بنابراين اين كارها را انجام دهيد و از مكيدن جاي نيش اجتناب كنيد.
باور نادرست دهم : خطرناك است كسي را كه در خواب راه مي رود، بيدار كرد
در واقع بيدار نكردن كسي كه در خواب راه مي رود، خطرناك است. اما خيلي ها براي سال ها بر اين باورند كه نبايد آنها را بيدار كرد. شايد بيشتر آنها براي بيدار كردن دوستان خود سيلي دريافت كرده اند و با صورت مبهوت آنها مواجه شده اند.
خواب گردها اغلب وقتي كه بيدار مي شوند و خود را در تخت يا خانه خود نمي بينند مبهوت مي شوند؛ چون كه در اين حالت تشخيص موقعيت و مكان سخت است، خواب گردها موقعي كه بيدار شوند شما را نشناخته و اين باعث ترس آنها مي گردد. به همين خاطر مي گويند اينكه بگذاريد هرجا مي خواهند بروند بهتر از اين است كه باعث ترس آن ها شويم. نيويورك تايمز در مصاحبه اي با پزشكان دانشگاه نيويورك مي نويسد، بهترين كار براي يك خواب گرد اين است كه او را به طرف تختش راهنمايي كنيم. اگر مجبوريد آنها را بيدار كنيد؛ اما بهتر است فقط كمك كنيد و آنها را به جايي كه از آنجا آمده اند برگردانيد.
منبع : سيمرغ

آهنگري بود كه با  وجود رنج هاي متعدد و بيماري اش عميقاً به خدا عشق مي ورزيد.  روزي يكي  از دوستانش كه اعتقادي به خدا نداشت  از او پرسيد: « تو چگونه مي تواني خدايي را كه رنج و بيماري نصيبت مي كند دوست داشته باشي؟

آهنگر سر  به زير آورد  و گفت: « وقتي كه مي خواهم وسيله اي آهني بسازم  يك تكه آهن را در كوره قرار مي دهم. سپس آن را روي سندان مي گذارم و مي كوبم تا به شكل دلخواهم درآيد. اگر به صورت دلخواهم درآمد مي دانم كه  وسيله  مفيدي  خواهد بود اگر نه آن را كنار مي گذارم.همين موضوع باعث شده است كه هميشه به درگاه خداوند دعا  كنم كه  خدايا! مرا در كوره هاي رنج قرار ده اما كنار نگذار!

از بيل گيتس پرسيدند: از تو ثروتمند تر هم هست؟
گفت: بله فقط يك نفر.
- چه كسي؟
- سالها پيش زماني كه از اداره اخراج شدم و به تازگي انديشه هاي خود و در حقيقت به طراحي مايكروسافت مي انديشيدم، روزي در فرودگاهي در نيويورك بودم كه قبل از پرواز چشمم به نشريه ها و روزنامه ها افتاد. از تيتر يك روزنامه خيلي خوشم اومد، دست كردم توي جيبم كه روزنامه رو بخرم ديدم كه پول خرد ندارم. خواستم منصرف بشم كه ديدم يك پسر بچه سياه پوست روزنامه فروش وقتي اين نگاه پر توجه مرا ديد گفت اين روزنامه مال خودت؛ بخشيدمش؛ بردار براي خودت.

زندگي همين دره است، آن كوه ها ، آگاهي پروردگارند ؛ و آواي انسان ، سرنوشت او . آزاديم آواز بخوانيم يا ناسزا بگوييم ، اما هر كاري كه مي كنيم ، به درگاه او مي رسد و به همان شكل به سوي ما باز مي گرد.

وقتي مي گوييد: "دوستت دارم" منظورتان همين باشد.

وقتي مي گوييد: "متاسفم" به چشمان شخص مقابل نگاه كنيد.

به عشق در اولين نگاه باور داشته باشيد.

عميقاً و بااحساس عشق بورزيد. ممكن است آسيب ببينيد، ولي اين تنها راهي است كه به طور كامل زندگي مي كنيد.

وقتي كسي از شما سوالي مي پرسد كه نمي خواهيد پاسخ دهيد، لبخندي بزنيد و بگوييد: "چرا مي خواهي اين را بداني؟"

يك دوست واقعي كسي است كه دست شما را بگيرد و قلب شما را لمس كند.

بهلول گفت: چون به ناداني خود معترف شدي تو را بياموزم.

بدانكه اينها كه تو گفتي همه فرع است و

اصل در خوردن طعام آن است كه لقمه حلال بايد و اگر حرام را صد از اينگونه آداب به جا بياوري فايده ندارد و سبب تاريكي دل شود.

ادامه داد:

در سخن گفتن بايد دل پاك باشد و نيت درست باشد و آن گفتن براي رضاي خداي باشد و اگر براي غرضي يا مطلب دنيا باشد يا بيهوده و هرزه بود.. هر عبارت كه بگويي آن وبال تو باشد. پس سكوت و خاموشي بهتر و نيكوتر باشد.

و در خواب كردن اين‌ها كه گفتي همه فرع است؛ اصل اين است كه در وقت خوابيدن در دل تو بغض و كينه و حسد بشري نباشد.

اي خدايي كه رزق و روزي مرا درون اين سنگ در قعر اين دريا فراموش نمي كني رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نكن

روزي مردي خواب عجيبي ديد، او ديد كه پيش فرشته‌هاست و به كارهاي آنها نگاه مي‌كند، هنگام ورود، دسته بزرگي از فرشتگان را ديد كه سخت مشغول كارند و تند تند نامه‌هايي را كه توسط پيك‌ها از زمين مي‌رسند، باز مي‌كنند، و آنها را داخل جعبه مي‌گذارند. مرد از فرشته‌اي پرسيد، شما چكار مي‌كنيد؟

فرشته در حالي كه داشت نامه‌اي را باز مي‌كرد، گفت: اين جا بخش دريافت است و ما دعاها و تقاضاهاي مردم از خداوند را تحويل مي‌گيريم. مرد كمي جلوتر رفت، باز تعدادي از فرشتگان را ديد كه كاغذهايي را داخل پاكت مي‌گذارند و آنها را توسط پيك‌هايي به زمين مي‌فرستند.

مرد پرسيد: شماها چكار مي‌كنيد؟ يكي از فرشتگان با عجله گفت: اين جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌هاي خداوندي را براي بندگان مي‌فرستيم.

مرد كمي جلوتر رفت و ديد يك فرشته‌اي بي كار نشسته است مرد با تعجب از فرشته پرسيد: شما چرا بي كاريد؟
فرشته جواب داد: اين جا بخش تصديق جواب است. مردمي كه دعاهايشان مستجاب شده، بايد جواب بفرستند، ولي فقط عده بسيار كمي جواب مي‌دهند. مرد از فرشته پرسيد: مردم چگونه مي‌توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسيار ساده فقط كافيست بگويند “خدايا شكر

شبي از شبها، شاگردي در حال عبادت و تضرع وگريه و زاري بود.
در همين حال مدتي گذشت، تا آنكه استاد خود را، بالاي سرش ديد، كه با تعجب و حيرت؛ او را، نظاره مي كند!
استاد پرسيد: براي چه اين همه ابراز ناراحتي و گريه و زاري مي كني؟
شاگرد گفت: براي طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداري از لطف خداوند!
استاد گفت: سوالي مي پرسم ، پاسخ ده؟
شاگرد گفت: با كمال ميل؛ استاد.
استاد گفت: اگر مرغي را، پروش دهي ، هدف تو از پرورشِ آن چيست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ براي آنكه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم .
استاد گفت: اگر آن مرغ، برايت گريه و زاري كند، آيا از تصميم خود، منصرف خواهي شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه...!نمي توانم هدف ديگري از پرورش آن مرغ، براي خود، تصور كنم!
استاد گفت: حال اگر اين مرغ ، برايت تخم طلا دهد چه؟ آيا باز هم او را، خواهي كشت، تا از آن بهره مند گردي؟!
شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برايم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود!
استاد گفت :
 

پس تو نيز؛ براي خداوند، چنين باش!
هميشه تلاش كن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردي.
تلاش كن تا آنقدر براي انسانها، هستي و كائنات خداوند، مفيد و با ارزش شوي
تا مقام و لياقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوري .
خداوند از تو گريه و زاري نمي خواهد!
او، از تو حركت، رشد، تعالي، و با ارزش شدن را مي خواهد ومي پذيرد
نه ابرازِ ناراحتي و گريه و زاري را.....!!!

..........

نتيجه :

نگذاريد هيچ چيز و هيچ كس جلوي شما را براي رسيدن به موفقيت بگيرد

بگذاريد فرزندانتان زمين بخورند تا تجربه كنند اينقدر آنها را ياري نكنيد

هيچ وقت نگران شكست ها ي فرزندان خود نباشيد ، چراكه همان شكست شايد ، رهگشاي موفقيت و درخشش او باشد .

هيچ گاه بار مسئو ليت كسي را به دوش نكشيد .

بر خودخواهي هاي خود غلبه كنيم

بر حس مالكيت خود

بر طمع خود

بر زياده خواهي ها

و

عواطف آسيب رسان خود

مسلط شويم

كمانگير پير و عاقلي در مرغزاري در حال آموزش تيراندازي به دو جنگجوي جوان بود.

در افسانه ‏ها آمده، روزي كه خداوند جهان را آفريد، فرشتگان مقرب را به بارگاه خود فراخواند و از آنها خواست تا براي پنهان كردن راز زندگي پيشنهاد بدهند.  يكي از فرشتگان به پروردگار گفت: خداوندا، آنرا در زير زمين مدفون كن.  فرشته ديگري گفت: آنرا در زير درياها قرار بده.  و سومي گفت: راز زندگي را در كوه‏ها قرار بده. ولي خداوند فرمود: اگر من بخواهم به گفته‏هاي شما عمل كنم، فقط تعداد كمي از بندگانم قادر خواهند بود آنرا بيابند، در حالي كه من ميخواهم راز زندگي در دسترس همه بندگانم باشد.  در اين هنگام يكي از فرشتگان گفت: فهميدم كجا، اي خداي مهربان، راز زندگي را در قلب بندگانت قرار بده، زيرا هيچكس به اين فكر نمي‏افتد كه براي پيدا كردن آن بايد به قلب و درون خودش نگاه كند. و خداوند اين فكر را پسنديد

خود را به فرد بهتري تبديل كن و مطمئن باش كه خود را مي شناسي قبل از آنكه شخص ديگري را بشناسي و انتظار داشته باشي او تو را بشناسد

«شما همواره فردي گرانقدر، ارزنده و مفيد هستيد. نه به اين دليل كه ديگران چنين مي گويند، نه به اين خاطر كه فردي كاميابيد، نه به اين جهت كه ثروت فراوان بدست مي آوريد، فقط به اين دليل كه شما چنين باور و انديشه اي را برگزيده ايد.»                  «وين داير»

ما امروزه خانه هاي بزرگتر اما خانواده هاي كوچكتر داريم؛ راحتي بيشتر اما زمان كمتر

مدارك تحصيلي بالاتر اما درك عمومي پايين تر ؛ آگاهي بيشتر اما قدرت تشخيص كمتر داريم

سال هاي بسيار دور پادشاهي زندگي مي كرد كه وزيري داشت . وزير همواره مي گفت: هر اتفاقي كه رخ مي دهد به صلاح ماست.

روزي پدر و پسري بالاي تپه ي خارج از شهرشان ايستاده بودند

گويند عارفي قصد حج كرد . فرزندش از او پرسيد : پدر ! كجا مي خواهي بروي ؟

پدر گفت : به خانه خدايم.

پسر به تصور آن كه هر كس به خانه خدا مي رود ، او را هم مي بيند ! پرسيد:

پدر ! چرا مرا با خود نمي بري؟ گفت : مناسب تو نيست.

پسر گريه سر داد . پدر را رقت دست داد و او را با خود برد . هنگام طواف پسر پرسيد :

پس خداي ما كجاست؟

پدر گفت : خدا در آسمان است !

پسر بيفتاد و بمرد ! پدر وحشت زده فرياد برآورد :

آه ! پسرم چه شد؟! آه فرزندم كجا رفت؟!

از گوشه خانه صدايي شنيد كه مي گفت :

تو به زيارت خانه خدا آمدي و آن را درك كردي . او به ديدن خدا آمده بود و به سوي خدا رفت!

منبع: تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد ، خواجه عبدالله انصاري

شيخ بهايي در كتاب كشكول گويد: يكي از اصحابِ حال، روزي به يارانش ميگفت: اگر بين ورود به بهشت و گزاردن دو ركعت نماز مخير ميشدم، گذاردن دو ركعت نماز را بر مي گزيدم!

يارانش گفتند: چگونه؟

فرمود: زيرا كه در بهشت به حظّ خود مشغول، و در گذاردن دو ركعت نماز، به پروردگار خويش مشغول خواهم شد

در بين شاگردان خانم استاد، زوج جواني بودند كه چهره اي فوق العاده شفاف و ملكوتي داشتند. اين دو زوج به شدت شيفته سخنان خانم استاد بودند و با وجودي كه كلبه شان در دورترين نقطه دهكده بود، اما هر روز صبح زودتر از بقيه در كلاس خانم استاد شركت مي كردند. ويژگي برجسته اين زوج جوان يعني شفافيت فوق العاده چهره و آرامـــش عميقشان هميشه براي بقيه شاگردان خانم استاد يك سوال بود. روزي دختري جــــــــوان كه صورتــي معمولي داشت در مقابل جمع از جا برخاست و از خانم استاد پرسيد:" استــــــــاد! همه ما به يك انـــدازه از درس هاي شما بهـــــره مي بريم، شمــــا براي همه ما يك درس واحد مي گوئيد.. پس چگونه است كه چهــــره بعضي از ما شفافيت معمولي دارد و چهره اين زوج جوان اين چنين ملكوتي مي درخشد ؟

خانم استاد تبسمي كرد و گفت:

ايمـان و باور اندك روح تـــو را به بهشت خواهد برد. اما باور زياد بهشت را به روح تو مي آورد. هر چه بـــاور تو به خالق كائنات بيشترباشد. حضور او در وجود تو بيشتر نمـــودار مي گردد.