انسانیت راهیست برای رسیدن به هدف آفرینش یعنی وصال به تو. از زندگی همین را فهمیدم و بس. و ما دعوت شده توییم!! فقط براي رضايت و ديگر هيچ میخواهم زندگی را بی دریغ دوست داشته باشم. ودرهمین فرصت کوتاه زیستن ، فقط نام تو برلبانم جاری باشد . با نامت به زمین پا گذشته ام و با آن به نزدت برمی گردم. چه بهتر از این برای من که همیشه هستی. هستی حتی پشت درهای بسته ٬ پشت لحظه های بی قراری و بغضهایی که در گلو حبس شده اند. هستی وقتی که هیچ کس نیست یاری ات کند و تو تنهای تنهایی .تا فرصت هست با تمام وجودم ی گویم دوستت دارم برای همه آن عشق و محبت ها و چیزهایی شگفت انگیزی که دریافت کردم سپاسگزارم . از سر گشتگی ها ی روزگار خسته ام .می خواهم دیوارهای فاصله را کنار بزنم .چرا که با ایمان رسیده ام. که هیچ کس جز تو فریاد رسم نیس و نزدیک تر از تو به من وجود ندارد. می خواهم آن قدرایمانم عطا کنی تا در هر آنچه بر سر راهم قرار دهی تو را ببینم و خواستت را . آن قدر شجاعت تا ناامید نشوم. آن قدر عشق و محبت و هر روز بیش از روز قبل عشق نسبت به خودت و آنان که در اطرافم اند و آنچه را که نمیدانم چگونه از تو بخواهم. درهجوم لحظه ها مرا تنها مگذار ودستهای خسته ام را که برای یاری به سویت بلند شده است .بگیر !

1. شاد بودن از فضل و رحمت الهي
قل بفضل الله و برحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون. (يونس: 58)
بگو به فضل و رحمت خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند و اين از هر چه گرد مي آورند، بهتر است.
در منطق قرآن، اگر شادي، انسان را از پيمودن راه تكامل باز دارد، ارزش ندارد. بنابراين، صرف شاد بودن ارزشمند نيست، بلكه اگر شادي در سمت و سوي حق، لطف الهي، خدمت به مردم و رسيدن به كمال باشد، ارزش است. (1)
مؤمنان بايد به فضل پروردگار و رحمت بي پايان او و به قرآن، كتاب بزرگ الهي كه جامع همه ي نعمت هاست خشنود باشند، نه به گرد آوري ثروت و برتري مقام و فزوني قوم و قبيله كه مردم عصر جاهلي را به خود مشغول ساخته بود.
اولياي خدا با الطاف الهي به شادماني مي رسند و مردم عادي با امور مادي. بنابراين، مؤمن بايد به نعمت ولايت و قرآن كه شفا، موعظه، هدايت و رحمت است شاد باشد، نه به مال و مقام. (2)
2. شادي مؤمنان در روز قيامت
وجوه يومئذ ناعمة. (غاشيه: 8)
در آن روز چهره هايي شادابند.
خداي متعال به مؤمنان وعده داده است كه روز قيامت و در بهشت، شاد خواهند بود.
فاما من اوتي كتابه بيمينه فسوف يحاسب حسابا يسيرا و ينقلب الي اهله مسروراً. (انشقاق: 7-9)
اما كسي كه كارنامه اش به دست راستش داده شود، به زودي برايش حسابي آسان كنند و شادمان به سوي اهلش باز گردد.
اعطاي نامه ي عمل به دست راست انسان در قيامت و حسابرسي آسان از او در قيامت فرح بخش و شادي آفرين است. (3)
3. ايمان و شادي
و الذين اتيناهم الكتاب يفرحون بما انزل اليك. (رعد: 36)
و كساني كه به آنان كتاب [آسماني] داده ايم، از آنچه به سوي تو نازل شده است، شاد مي شوند. خداوند در قرآن كريم، هنگام بيان شيوه ي ايمان آوردن پيروان راستين اهل كتاب، به نكته ي مهمي توجه دارد و آن، شادي اين افراد است. اگر چه پذيرفتن كتاب آسماني قرآن مهم است، پذيرش شادمانه ي آن مهم تر است. (4)
4. غفلت و شادي
و لئن اذقناه نعماء بعد ضراء مسته ليقولن ذهب السيئات عني انه لفرح فخور. (هود: 10)
و اگر پس از محنتي كه به او رسيده است، نعمتي به او بچشانيم، حتماً خواهد گفت: «گرفتاري ها از من دور شد!» بي گمان، او شادمان فخر فروش است.
دو چيز شادي را خطرناك مي كند: يكي، تحليل نادرست و ديگري، شادي همراه با فخر فروشي. تحليل ها و بينش هاي نادرست، سبب رفتار اشتباه مي شود. بنابراين، اگر كسي گمان كند، نعمت هايي كه به او رسيده، نشانه ي مجبوبيتش نزد خداوند است و به اين معناست كه ديگر هيچ بدي ندارد، فخر فروشي مي كند. (5)
مؤمن بايد نعمت ها را از فضل الهي بداند، نه از سوي خود. در اين صورت، شادي رنگ الهي مي يابد و سبب فخر فروشي و تكبر نمي شود.(6)
5. شادي هاي ناسالم
فرح المخلفون بمقعدهم خلاف رسول الله و كرهوا ان يجاهدوا باموالهم و انفسهم في سبيل الله ... (توبه: 81)
بر جاي ماندگان به [خانه] نشستن خود پس از رسول خدا، شادمان شدند و از اينكه با مال و جان خود در راه خدا جهاد كنند، كراهت داشتند.
عده اي از اينكه همراه پيامبر به جنگ نمي رفتند، شاد بودند. اين گونه شادي ها نشانه ي نفاق است و حسرت هاي طولاني در پي دارد (7)
شادي به دليل كام يابي هاي دنيوي همراه غفلت از آخرت «فرحوا بالحياة الدنيا». (رعد: 26)
«لا تفرح ان الله لا يحب المفرحين؛ اي قارون ،شادي مكن. خداوند شادي كنندگان را دوست نمي دارد». (قصص: 6)
قارون به واسطه ي نعمت هاي دنيوي به خود مي باليد و بسيار مغرور شده بود. غرق شدن در لذت هاي دنيوي، او را از آخرت غافل كرده بود.
شادي به خاطر سختي هايي كه به مؤمنان مي رسد: «ان تصبكم سيئه يفرحوا بها؛ اگر به شما (مؤمنان) گزندي رسد، بدان شاد مي شوند». (آل عمران: 120)
6. فرجام شادكامان غافل

اذا الاغلال في اعناقهم و السلالسل يسحبون في الحميم ثم في النار يسجرون ... ذلكم بما كنتم تفرحون في الارض بغير الحق و بما كنتم تمرحون. (غافر: 71، 72 و 75)
هنگامي كه غل ها در گردن هايشان [افتاده] و [با] زنجير ها كشانده مي شوند، در ميان جوشاب [و] آنگاه در آتش برافروخته مي شوند. اين [عقوبت] به سبب آن است كه در زمين به ناروا شادي و سرمستي مي كرديد و بدان سبب است كه [سخت به خود] مي نازيديد.
شادي هاي نادرست سبب قهر الهي مي گردد. در سوره ي غافر به عاقبت شوم اين افراد اشاره شده است. شادكامي هاي نابجاي امروز كه در پي تجاوز، قتل، غارت و به سخره گرفتن ارزش ها و مقدسات است، روزگاري به غل و زنجير و رفتن به دوزخ، همراه با تحقير و ذلت، تبديل خواهد شد. (8)

پي نوشت:

1. نك: محسن قرائتي، تفسيرنور، ج 10، ص292.
2. همان، ج 8، ص420.
3. اكبر هاشمي رفسنجاني، تفسير راهنما، ج 20، ص283.
4. تفسير نور، ج 6، ص202.
5. همان، ج 5، ص277.
6. همان، ص 217.
7. همان، ص 105.
8. همان، ج 1، صص 292 و 293.

منبع: گلبرگ جوان، شماره ي 113


برچسب : ღپرستش و بندگي

به نظرتان برآوردن تمام خواسته هاي شما براي خدا كاري دارد؟
تا به حال شده است كه بند بند اعضايتان به خاطر عشق به خدا از هم جدا شود؟
اگر آنقدر خطا كنيد كه خطاهايتان به آسمان برسد، چه كار مي كنيد؟

همه ي انسان ها، غير از معصومين، در طول زندگيشان مرتكب گناه و خطا و سرپيچي از دستورات پروردگارشان مي شوند، اما آنچه كه مهم است، اين است كه چگونه پيغام پشيمانيمان را به دست خدا برسانيم و خودمان را از همه پليدي ها پاك كنيم.

اميد به رحمت خدا
همان طور كه مي دانيد اميدواري به رحمت خداوند مقدمه ي توبه است و به قول رسول خدا(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) كه در روايتي مي فرمايند:
خداوند به داود نبي وحي فرمود:
اي داود همانطور كه كسي نمي تواند جلوي نورافشاني خورشيد را بگيرد، همانطور هم كسي نمي تواند جلوي رحمت وسيع من به بندگانم را بگيرد.(1)

و زماني كه خود خداوند متعال به حضرت داود( علي نبينا و عليه السلام) مي فرمايد:
اي داود قسم به عزت و جلالم كه اگر همه اهل آسمان و زمين به من اميدوار باشند، و از من درخواست نمايند و من خواسته و حاجات هر يك از آنها را برآورده مي كنم اگر چه خواسته هاي هر يك از آنان به اندازه هفتاد برابر دنياي شما باشد و انجام اين امور براي من مانند اين است كه هركدام از شما سوزني را به دريا فروببرد و آن را بيرون آورد آيا اين كار چيزي را از آب دريا كم مي كند.(2)

امام حسن عسگري(عليه السلام) نيز در اين باره مي فرمايند:
خداوند متعال خطاب به بندگانش مي فرمايد: اي بندگان من همه شما گناهكار هستيد مگر كساني را كه من از گناه باز دارم. پس هر كس معتقد باشد كه من مي توانم او را ببخشم و با اين حُسن ظَن به من، از من طلب مغفرت نمايد هر آينه او را مي بخشم و برايم، گناهان او هر چند زياد باشد مهم نيست چه اگر همه مخلوقاتم از اول و آخر زنده و مرده و تر و خشك همه جمع شوند و از رحمت من مسئلت نمايند تمام حاجات ايشان را مي دهم و از رحمت وسيع من چيزي كم نمي شود. (3)

توبه، هديه خداوند به آدم
ابن بكير از حضرت صادق يا حضرت باقر (عليهما السلام) نقل كرده است كه فرمودند:
همانا آدم عـليـه السـلام عرض كرد: پروردگارا شيطان را بر من مسلط كردى، و چون خون (كه در رگهاى من جريان دارد) او را بر من چيره كردى پس براى من هم چيزى مقرر فرما، خداوند فـرمـود: اى آدم قرار دادم براى تو كه هر يك از فرزندانت قصد گناهى كند بر او نوشته نـشـود، و اگر انجام داد يك گناه بر او نوشته شود، و هر كه قصد كار نيك كرد اگر آن را انـجـام نداد يك حسنه براى او نوشته شود، و اگر انجام داد ده حسنه برايش نوشته شود، عرض كرد: پروردگارا برايم بيفزا، فرمود: برايت مقرر ساختم كه هر يك از فرزندانت گناهى كند سپس براى آن آمرزش خواهد برايش بيامرزم، عرض كرد: پروردگارا برايم بيفزا، فرمود: براى آنها توبه قرار دادم يا فرمود: توبه را براى ايشان گستردم تا آنكه نفس باينجا (يعنى به گلوگاه) رسد، آدم عرض كرد: پروردگارا مرا بس است .(4)

از روايات به راحتي مي توان دريافت كه پروردگار عالم چقدر مشتاق به بازگشت بندگانش به راه راست و حق و حقيقت است و در هاي رحمتش را براي اين بازگشت قرار داده است و البته اوج اشتياق حضرت حق به توبه بندگانش را مي توان در حديث قدسي ديد كه خداوند مي فرمايد:
اگر آنهائي كه به من پشت كرده اند مي دانستند كه من چه اندازه انتظار ديدن آنها را مي كِشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آنها هستم، هر آينه از شدت شور و شوق نسبت به من جان مي دادند و تمام بند بند اعضايشان به خاطر عشق به من از هم جدا مي شد.(5)

و هم چنين حضرت باقر(عليه السلام) در روايتي مي فرمايند:
خداوند به توبه بنده اش خوشحال تر است از مردي كه عقيم است و سپس داراي فرزند مي شود و از شخصي كه گمشده اش را پيدا مي كند و از تشنه اي كه درحال جان دادن به آب مي رسد. (6)

رسول خدا(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) نيز مي فرمايند:
توبه دري دارد كه پهناي آن به اندازه وسعت مشرق تا مغرب است و تا خورشيد از مغرب طلوع نكند، اين در بسته نمي شود. (7)

و گاهي بنده اي گناهي مي كند و به واسطه آن به بهشت مي رود. زيرا گناهانش پيوسته در خاطرش است و او بخاطر همين دائم در حال پوزش و استغفار از خدا مي باشد. (8)

و حضرت صادق(عليه السلام)مي فرمايند:
نيست بنده اي كه گناهي كند سپس پشيمان گردد جز اينكه خداوند قبل از آنكه آن شخص به زبان از او طلب آمرزش و استغفار كند او را مي آمرزد.(9)

نااميدي از رحمت خدا
اما در اين بين آنچه كه شيطان همواره روي آن كار مي كند القاي حس نا اميدي به رحمت خدا و عدم پذيرش توبه است و رسول خدا(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) در اين باره مي فرمايند
: اگر آنقدر خطا كنيد كه خطاهايتان به آسمان رسد و سپس توبه كنيد، خداوند توبه شما را مي پذيرد؛ از درگاه او نااميد نباشيد.(10)
و هم چنين مي فرمايند:
گناهكاري كه به رحمت خدا اميدوار است از عابد مايوس به درگاه خدا نزديكتر است. (11)
شخصي از امام علي(عليه السلام) پرسيد:
بزرگترين گناه كبيره كدام است؟
آن حضرت در پاسخ فرمودند:
مايوس و نااميد شدن از رحمت الهي. (12)

و در روايتي اميرالمومنين(عليه السلام) مي فرمايند

عجب دارم از كسي كه از رحمت خدا نااميد مي شود و حال آنكه محو كننده گناهان را در اختيار دارد. از حضرت پرسيده شد : محوكننده گناهان چيست؟ فرمودند: توبه و استغفار و نيز فرمودند: خود را با استغفار معطر و خوشبو سازيد تا بوهاي بَدِ گناهان، شما را رسوا نكند. (13)

پي نوشت:
1. كليات حديث قدسي، شيخ حر عاملي، صفحه 189
2.همان، صفحه 195
3.همان، صفحه 341
(عزيزم تو اين سبك رفرنس دهي مي توني از كلمه همان استفده كني.)
4.اصول كافى، كليني، جلد 4، صفحه 173، روايت 1
5.اسرار صلوة، شهيد ثاني، صفحه 19
6.ميزان الحكمه، محمد محمدي ري شهري، جلد1، صفحه547
7.نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده، صفحه 177
8.همان، صفحه 231
9.اصول كافي، كليني، جلد 2، صفحه 427
10.نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده ، صفحه 231
11.نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده، صفحه 477
12.ميزان الحكمه، محمد محمدي ري شهري، جلد 3صفحه 462
13 عين الحيوة، علامه مجلسي، صفحه 187


برچسب : ღپرستش و بندگي

إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآَخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا

سوره أحزاب آيه57
بي گمان كساني كه خدا و پيامبر او را آزار مي‌رسانند ، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برآنان عذابي خفت‌آور آماده ساخته است

 

 

و گناه چيزي نيست جز آزار خدا و رسولش - صلي الله عليه و آله - وامام زمانمان -عجّل الله


برچسب : ღپرستش و بندگي

خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و ايمان مرا به كامل ترين مدارج آن برسان،
و يقين مرا بالاترين يقين ها قرار ده،
و نيت مرا به بهترين مدارج نيت ها برسان
و عمل مرا به نيكوترين اعمال منتهي گردان،
و يقين مرا به قدرتت تصحيح نما،
و عيوب دروني مرا به قدرت خويش اصلاح كن،
خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست،
وكفايت كن مرا در آنچه كه اگر خود آنرا انجام دهم وقتم را ميگيرد، ومرا به كاري گمار كه فرداي قيامت از من سوال خواهي كرد،
و فارغ ساز روزهاي زندگي ام را به خاطر آنچه مرا آفريده اي،
و مرا غني ساز و روزي ات را بر من وسعت بخش،
و مرا به چشم داشت به اموال ثروتمندان آزمايش منما
و به من عزت نفس عطا كن
و به كبر مبتلايم منما،
و مرا بنده خود گير،
و عبادتم را با بزرگ پنداري آن فاسد مكن،
و خير و خوبي را به دست من براي مردم جريان ده
و آن را با منت گذاردن به آنها باطل منما،
و به من مكارم اخلاق عطا فرما
و از مباهات به داشتن آنها محفوظم بدار،
خداوندا! بر محمد وآل محمد درود فرست
و هيچ درجه از من نزد مردم بالا مبر جز آنكه مرا معادل آن، در نزد خودم پست گرداني،
و براي من عزت و احترامي آشكار پديد نياور جز آنكه به اندازه آن در ضميرم ذلت باطني پديد آوري

از دعاي مكارم الاخلاق در صحيفه سجاديه



برچسب : ღپرستش و بندگي

تا حالا فكر كرديم با‌ارزش ترين دارايي تو دنيا چيه؟
خدا يه چيز با‌ارزش‌ به ما هديه داده، خدا حريم و منزل و جايگاهِ خودش رو به ما هديه داده!


امام صادق (عليه‌السلام) مي فرمايد:القلب حرم الله فلاتسكن حرم الله غير الله؛

قلب آدما حريم خداست، پس تو حريم خدا كس ديگه اي رو راه نديد.(۱)

طبيعيه كه وقتي يه جايي فقط مخصوص خدا باشه كه هيچ چيز ديگه نتونه جاي اون رو پُر كنه، ميشه با‌ارزش‌ترين موجود توي عالم هستي

تو حديث قدسي خودِ خدا ميگه:
لايسعني ارضي و لاسمائي بل يسعني قلب عبدي المؤمن؛
زمين و آسمانم، گنجايش و ظرفيت من رو ندارن، بلكه اين قلب بنده با ايمانمه كه منو تو خودش جا ميده!(۲)

اگه دقت كنيم خدا تو اين حديث، قيد ايمان مياره، يعني راه رو داره به منو و شما نشون ميده، مي‌فرمايد قلبي صلاحيت اين رو پيدا ميكنه كه جايگاهِ خدا باشه كه مؤمنه به خدا باشه !

پيامبر (صل الله عليه و آله) مي فرمايند:

وقتي يه بنده‌اي گناه مي‌كنه، نكته سياهي تو قلبش پيدا ميشه كه اگه توبه كنه و دست از گناه برداره، قلبش صيقل پيدا مي‌كنه اما اگه باز به گناه برگرده اون سياهي زياد ميشه


بياييم قدر با‌ارزش‌ترين داراييمونو تو دنيا بدونيم و كاري كنيم كه دچار خط و خش نشه و خوب ازش مراقبت كنيم كه اگه سياهيش زياد و زيادتر بشه ديگه خريداري نداره!



منابع :

۱) (بحار الأنوار ج‏۶۷ /۲۵) / (جامع الاخبار ۵۱۸)

۲) بحارالانوار، ج ۵۵، ص ۳۹

 


برچسب : ღپرستش و بندگي

سالها پيش از اين
زير يك سنگ گوشه اي از زمين
من فقط يك كمي خاك بودم همين
يك كمي خاك كه دعايش
پر زدن آن سوي پرده ي آسمان بود
آرزويش هميشه
ديدن آخرين قله ي كهكشان بود
خاك هر شب دعا كرد
از ته دل خدا را صدا كرد
يك شب آخر دعايش اثر كرد
يك فرشته تمام زمين را خبر كرد
و خدا تكه اي خاك برداشت
آسمان را در آن كاشت
خاك را
توي دستان خود ورز داد
روح خود را به او قرض داد
خاك
توي دست خدا نور شد
پر گرفت از زمين دور شد
راستي
من همان خاك خوشبخت
من همان نور هستم
پس چرا گاهي اوقات اين همه از خدا دور هستم ؟


برچسب : ღپرستش و بندگي

خداوند متعال به حضرت موسي عليه السلام وحي فرمود:
 اي موسي :  شش چيز در شش موضع قرار دارد و مردم در شش چيز ديگر به دنبال آن مي گردند و هرگز به آن نمي رسند.
 اول –  من راحتي را در بهشت قرار دادم و مردم در دنيا به دنبال آن هستند.
دوم- من علم را در گرسنگي قرار دادم و مردم در سيري بدنبال آن هستند.
سوم- من عزّت را در نماز شب قرار دادم و مردم در ابواب سلاطين بدنبال آن هستند.
چهارم- من بلندي و رفعت و درجه را در تواضع قرار دادم و مردم در تكبّر بدنبال آن هستند.
پنجم- من اجابت دعا را در لقمه حلال قرار دادم و مردم در قيل و قال بدنبال آن هستند.
ششم- من بي نيازي را در قناعت قرار دادم و مردم در زيادي مال و ملك بدنبال آن هستند.  
 


برچسب : ღپرستش و بندگي

الهي من در كلبه حقيرانه تنهاييم چيزي دارم كه تو در عرش كبريايي خود نداري من چون تو را دارم و تو

مانند خويش نداري




برچسب : ღنيايش - ღپرستش و بندگي

 
روزى حضرت عيسى (ع) از صحرايى مي ‏گذشت. در راه به عبادت‏گاهى رسيد كه عابدى در آن‏جا زندگى مى‏كرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در اين هنگام جوانى كه به كارهاى زشت و ناروا مشهور بود از آن‏جا گذشت.



برچسب : ღپرستش و بندگي
ادامه مطلب


 
I dreamed I had an Interview with ْGod

خواب ديدم در خواب با خدا گفتگويي داشتم

So you would like to Interview me? "God asked "

خدا گفت : پس ميخواهي با من گفتگو كني؟

What questions do you have in mind for me?

 چه سوالاتي در ذهن داري كه ميخواهي بپرسي؟

What surprises you most about humankind?"I asked "

پرسيدم :چه چيز بيش از همه تو را در مورد انسان متعجب مي كند؟


برچسب : ღپرستش و بندگي
ادامه مطلب


معرفت خدا سبب محبت است

و محبت سبب طالب وصال محبوب و هدفمند شدن

و هدفمندى سبب عزم براي وصال محبوب مي شود

و اين يعني نيت

و نيت سبب عمل

و عمل شخص را مى سازد.

بنابراين هرچه معرفت بالاتر  ، محبت شديدتر

و هرچه محبت شديدتر ، هدف شناخته شده تر و عالى تر

و هرچه هدف شناخته شده تر ، نيت خالص تر

و هرچه نيت خالص تر ، عمل ارزشمندتر و اثربخش تر

و هرچه عمل ارزشمندتر و اثربخش تر ، شخص كه محصول

عمل است متكامل تر خواهد شد.

پس ارزش عمل به ميزان معرفت، محبت، خلوص و صدق

در عمل است نه به زيادى وكميت عمل.



برچسب : ღپرستش و بندگي



مگر خلقت هستي براي خدا در يك لحظه امكان نداشته كه در ۶ روز آفريده است؟

پاسخ :

براي پاسخ به سۆال، ابتدا بايد بدانيم كه منظور از آفرينش جهان در شش روز در آيات قرآن كريم چيست؟

 


برچسب : ღپرستش و بندگي
ادامه مطلب


    اگر از خدا بپرسيد كيستي؟

     در جواب «ما» را معرفي خواهد كرد!

    ما بهترين معرف خداييم،

     آيا اگر از ما بپرسند كيستي؟

    خدا را معرفي خواهيم كرد؟


برچسب : ღپرستش و بندگي

چگونه هستي و نمي پرستي؟
 خدايا ! تو در آن بالا ، بر قله ي بلند الوهيتت ، تنها چه مي كني ؟
ابديت را بي نيازمندي ، بي چشم به راهي ، بي اميد ، چگونه به پايان خواهي برد؟
اي كه همه هستي از تو است، تو خود براي كه هستي؟

چگونه هستي و نمي پرستي؟

چگونه مي توانم باور كنم كه تو نمي داني كه پرستش در قلب كوچك من ، پرستنده ي خاكي و محتاج تو ، از همه ي آفرينش تو بزرگتر است، خوب تر است، عزيز تر است؟

چگونه نمي داني عبوديت از معبود بودن بهتر است؟

نمي داني كه ما از تو خوشبخت تريم؟

اي خداي بزرگ ! تو كه بر هر كاري توانايي ! چرا كسي را براي آنكه بدو عشق ورزي ، بپرستي ، بر دامنش به نياز چنگ زني ، غرورت را بر قامت بلندش بشكني ، برايش باشي، نمي آفريني؟

اي تو كه بر هر كاري توانائي ، اي قادر متعال!

چرا چنين نمي كني ؟

مگر غرور ها را براي ان نمي پروريم تا بر سر راه مسافري كه چشم به راه آمدنش هستيم قرباني كنيم؟

خدايا تو از چشم به راه كسي بودن نيز محرومي؟!

بي شك اگرخداي بزرگ از بام بلند عرش فرود آيد و هم اكنون از من با اصرار و الحاح بخواهد كه من جاي او بر عرش كبريائي بنشينم و او به جاي من در محراب به پرستيدن و عشق ورزيدن آغاز كند و آتش هاي درد و نياز به معبود را از جان من باز گيرد و بر جان خويش زند ، هرگز حتي براي شبي تا سحر ، نخواهم پذيرفت…

من، يك شب را سراسر با درد معبود بودن و رنج محروم ماندن از پرستش به سر نتوانم برد.

 دكتر شريعتي


برچسب : ღپرستش و بندگي



چون دانستي كه خدا از خاكت آفريده كردنكشي و خود رايي مكن

 

تمام آنچه را ما در اين جهان مي بينيم داراي علتي است

 

و اگر زنجير علت ها را دنبال كنيم سر انجام به نخستين علت مي رسيم

 

و اين نخستين علت را  خدا مي ناميم



برچسب : ღپرستش و بندگي

آتشي نمى سوزاند "ابراهيم" را
و دريايى غرق نمي كند "موسى" را
مادرش ٬كودك را  به دست موجهاى "نيل" مي سپارد
تا برسد به خانه ي فرعونِ تشنه به خونَش
ديگري را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ي عزيز مصر درمي آورد
مكر زليخا زندانيش مي كند
اما عاقبت بر تخت ملك مي نشيند
از اين "قِصَص" قرآنى هنوز هم نياموختي ؟!
كه اگر همه ي عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد
نمي توانند
او كه يگانه تكيه گاه من و توست !
پس
به "تدبيرش" اعتماد كن
به "حكمتش" دل بسپار
به او "توكل" كن
و به سمت او "قدمي بردار"
تا ده قدم، آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشيني


برچسب : ღپرستش و بندگي


Salaat is a basic pillar of Islam

نماز ستون اصلي اسلام است

It is mentioned again and again in the Quran

آن بارها و بارها در قرآن ذكر شده است

The importance of prayer is in seven hundred places

اهميت نماز در هفتصد جا آمده است


برچسب : ღپرستش و بندگي
ادامه مطلب


X