انسانیت راهیست برای رسیدن به هدف آفرینش یعنی وصال به تو. از زندگی همین را فهمیدم و بس. و ما دعوت شده توییم!! فقط براي رضايت و ديگر هيچ میخواهم زندگی را بی دریغ دوست داشته باشم. ودرهمین فرصت کوتاه زیستن ، فقط نام تو برلبانم جاری باشد . با نامت به زمین پا گذشته ام و با آن به نزدت برمی گردم. چه بهتر از این برای من که همیشه هستی. هستی حتی پشت درهای بسته ٬ پشت لحظه های بی قراری و بغضهایی که در گلو حبس شده اند. هستی وقتی که هیچ کس نیست یاری ات کند و تو تنهای تنهایی .تا فرصت هست با تمام وجودم ی گویم دوستت دارم برای همه آن عشق و محبت ها و چیزهایی شگفت انگیزی که دریافت کردم سپاسگزارم . از سر گشتگی ها ی روزگار خسته ام .می خواهم دیوارهای فاصله را کنار بزنم .چرا که با ایمان رسیده ام. که هیچ کس جز تو فریاد رسم نیس و نزدیک تر از تو به من وجود ندارد. می خواهم آن قدرایمانم عطا کنی تا در هر آنچه بر سر راهم قرار دهی تو را ببینم و خواستت را . آن قدر شجاعت تا ناامید نشوم. آن قدر عشق و محبت و هر روز بیش از روز قبل عشق نسبت به خودت و آنان که در اطرافم اند و آنچه را که نمیدانم چگونه از تو بخواهم. درهجوم لحظه ها مرا تنها مگذار ودستهای خسته ام را که برای یاری به سویت بلند شده است .بگیر !

به نظرتان برآوردن تمام خواسته هاي شما براي خدا كاري دارد؟
تا به حال شده است كه بند بند اعضايتان به خاطر عشق به خدا از هم جدا شود؟
اگر آنقدر خطا كنيد كه خطاهايتان به آسمان برسد، چه كار مي كنيد؟

همه ي انسان ها، غير از معصومين، در طول زندگيشان مرتكب گناه و خطا و سرپيچي از دستورات پروردگارشان مي شوند، اما آنچه كه مهم است، اين است كه چگونه پيغام پشيمانيمان را به دست خدا برسانيم و خودمان را از همه پليدي ها پاك كنيم.

اميد به رحمت خدا
همان طور كه مي دانيد اميدواري به رحمت خداوند مقدمه ي توبه است و به قول رسول خدا(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) كه در روايتي مي فرمايند:
خداوند به داود نبي وحي فرمود:
اي داود همانطور كه كسي نمي تواند جلوي نورافشاني خورشيد را بگيرد، همانطور هم كسي نمي تواند جلوي رحمت وسيع من به بندگانم را بگيرد.(1)

و زماني كه خود خداوند متعال به حضرت داود( علي نبينا و عليه السلام) مي فرمايد:
اي داود قسم به عزت و جلالم كه اگر همه اهل آسمان و زمين به من اميدوار باشند، و از من درخواست نمايند و من خواسته و حاجات هر يك از آنها را برآورده مي كنم اگر چه خواسته هاي هر يك از آنان به اندازه هفتاد برابر دنياي شما باشد و انجام اين امور براي من مانند اين است كه هركدام از شما سوزني را به دريا فروببرد و آن را بيرون آورد آيا اين كار چيزي را از آب دريا كم مي كند.(2)

امام حسن عسگري(عليه السلام) نيز در اين باره مي فرمايند:
خداوند متعال خطاب به بندگانش مي فرمايد: اي بندگان من همه شما گناهكار هستيد مگر كساني را كه من از گناه باز دارم. پس هر كس معتقد باشد كه من مي توانم او را ببخشم و با اين حُسن ظَن به من، از من طلب مغفرت نمايد هر آينه او را مي بخشم و برايم، گناهان او هر چند زياد باشد مهم نيست چه اگر همه مخلوقاتم از اول و آخر زنده و مرده و تر و خشك همه جمع شوند و از رحمت من مسئلت نمايند تمام حاجات ايشان را مي دهم و از رحمت وسيع من چيزي كم نمي شود. (3)

توبه، هديه خداوند به آدم
ابن بكير از حضرت صادق يا حضرت باقر (عليهما السلام) نقل كرده است كه فرمودند:
همانا آدم عـليـه السـلام عرض كرد: پروردگارا شيطان را بر من مسلط كردى، و چون خون (كه در رگهاى من جريان دارد) او را بر من چيره كردى پس براى من هم چيزى مقرر فرما، خداوند فـرمـود: اى آدم قرار دادم براى تو كه هر يك از فرزندانت قصد گناهى كند بر او نوشته نـشـود، و اگر انجام داد يك گناه بر او نوشته شود، و هر كه قصد كار نيك كرد اگر آن را انـجـام نداد يك حسنه براى او نوشته شود، و اگر انجام داد ده حسنه برايش نوشته شود، عرض كرد: پروردگارا برايم بيفزا، فرمود: برايت مقرر ساختم كه هر يك از فرزندانت گناهى كند سپس براى آن آمرزش خواهد برايش بيامرزم، عرض كرد: پروردگارا برايم بيفزا، فرمود: براى آنها توبه قرار دادم يا فرمود: توبه را براى ايشان گستردم تا آنكه نفس باينجا (يعنى به گلوگاه) رسد، آدم عرض كرد: پروردگارا مرا بس است .(4)

از روايات به راحتي مي توان دريافت كه پروردگار عالم چقدر مشتاق به بازگشت بندگانش به راه راست و حق و حقيقت است و در هاي رحمتش را براي اين بازگشت قرار داده است و البته اوج اشتياق حضرت حق به توبه بندگانش را مي توان در حديث قدسي ديد كه خداوند مي فرمايد:
اگر آنهائي كه به من پشت كرده اند مي دانستند كه من چه اندازه انتظار ديدن آنها را مي كِشم و چه مقدار مشتاق توبه و بازگشت آنها هستم، هر آينه از شدت شور و شوق نسبت به من جان مي دادند و تمام بند بند اعضايشان به خاطر عشق به من از هم جدا مي شد.(5)

و هم چنين حضرت باقر(عليه السلام) در روايتي مي فرمايند:
خداوند به توبه بنده اش خوشحال تر است از مردي كه عقيم است و سپس داراي فرزند مي شود و از شخصي كه گمشده اش را پيدا مي كند و از تشنه اي كه درحال جان دادن به آب مي رسد. (6)

رسول خدا(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) نيز مي فرمايند:
توبه دري دارد كه پهناي آن به اندازه وسعت مشرق تا مغرب است و تا خورشيد از مغرب طلوع نكند، اين در بسته نمي شود. (7)

و گاهي بنده اي گناهي مي كند و به واسطه آن به بهشت مي رود. زيرا گناهانش پيوسته در خاطرش است و او بخاطر همين دائم در حال پوزش و استغفار از خدا مي باشد. (8)

و حضرت صادق(عليه السلام)مي فرمايند:
نيست بنده اي كه گناهي كند سپس پشيمان گردد جز اينكه خداوند قبل از آنكه آن شخص به زبان از او طلب آمرزش و استغفار كند او را مي آمرزد.(9)

نااميدي از رحمت خدا
اما در اين بين آنچه كه شيطان همواره روي آن كار مي كند القاي حس نا اميدي به رحمت خدا و عدم پذيرش توبه است و رسول خدا(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) در اين باره مي فرمايند
: اگر آنقدر خطا كنيد كه خطاهايتان به آسمان رسد و سپس توبه كنيد، خداوند توبه شما را مي پذيرد؛ از درگاه او نااميد نباشيد.(10)
و هم چنين مي فرمايند:
گناهكاري كه به رحمت خدا اميدوار است از عابد مايوس به درگاه خدا نزديكتر است. (11)
شخصي از امام علي(عليه السلام) پرسيد:
بزرگترين گناه كبيره كدام است؟
آن حضرت در پاسخ فرمودند:
مايوس و نااميد شدن از رحمت الهي. (12)

و در روايتي اميرالمومنين(عليه السلام) مي فرمايند

عجب دارم از كسي كه از رحمت خدا نااميد مي شود و حال آنكه محو كننده گناهان را در اختيار دارد. از حضرت پرسيده شد : محوكننده گناهان چيست؟ فرمودند: توبه و استغفار و نيز فرمودند: خود را با استغفار معطر و خوشبو سازيد تا بوهاي بَدِ گناهان، شما را رسوا نكند. (13)

پي نوشت:
1. كليات حديث قدسي، شيخ حر عاملي، صفحه 189
2.همان، صفحه 195
3.همان، صفحه 341
(عزيزم تو اين سبك رفرنس دهي مي توني از كلمه همان استفده كني.)
4.اصول كافى، كليني، جلد 4، صفحه 173، روايت 1
5.اسرار صلوة، شهيد ثاني، صفحه 19
6.ميزان الحكمه، محمد محمدي ري شهري، جلد1، صفحه547
7.نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده، صفحه 177
8.همان، صفحه 231
9.اصول كافي، كليني، جلد 2، صفحه 427
10.نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده ، صفحه 231
11.نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاينده، صفحه 477
12.ميزان الحكمه، محمد محمدي ري شهري، جلد 3صفحه 462
13 عين الحيوة، علامه مجلسي، صفحه 187



برچسب : ღپرستش و بندگي


X