1-آناني كه وقتي هستند هستند وقتي كه نيستند هم نيستند
عمده آدمها . حضورشان مبتني به فيزيك است . تنها با لمس ابعاد جسماني آنهاست كه قابل فهم ميشوند . بنابراين اينان تنها هويت جسمي دارند.
2-آناني كه وقتي هستند نيستند وقتي كه نيستند هم نيستند
مردگاني متحرك در جهان . خود فروختگاني كه هويتشان را به ازاي چيزي فاني واگذاشته اند . بي شخصيت اند و بي اعتبار . هرگز به چشم نمي آيند . مرده و زنده اشان يكي است
3-آناني كه وقتي هستند هستند وقتي كه نيستند هم هستند
آدمهاي معتبر و با شخصيت . كساني كه در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثيرشان را مي گذارند كساني كه هماره به خاطر ما مي مانند . دوستشان داريم و برايشان ارزش و احترام قائليم
4-آناني كه وقتي هستند نيستند وقتي كه نيستند هم هستند
شگفت انگيز ترين آدمها . در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شكوه اند كه ما نميتوانيم حضورشان را دريابيم . اما وقتي كه از پيش ما ميروند نرم نرم آهسته آهسته درك ميكنيم . باز مي شناسيم . مي فهميم كه آنان چه بودند چه مي گفتند و چه مي خواستند . ما هميشه عاشق اين آدمها هستيم . هزار حرف داريم برايشان . اما وقتي در برابرشان قرار مي گيريم . قفل بر زبانمان مي زنند . اختيار از ما سلب ميشود . سكوت مي كنيم و غرقه در حضور آنان مست مي شويم . و درست در زماني كه مي روند يادمان مي آيد كه چه حرفها داشتيم و نگفتيم شايد تعداد اينها در زندگي هر كدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد